ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ای به ازل بوده و نابوده ما
وی به ابد زنده و فرسوده ما
دور جنیبت کش فرمان تست
سفت فلک غاشیه گردان تست
حلقه زن خانه به دوش توایم
چون در تو حلقه به گوش توایم
داغ تو داریم و سگ داغدار
مینپذیرند شهان در شکار
هم تو پذیری که زباغ توایم
قمری طوق و سگ داغ توایم
بیطمعیم از همه سازندهای
جز تو نداریم نوازندهای
از پی تست اینهمه امید و بیم
هم تو ببخشای و ببخش ای کریم
چاره ما ساز که بی داوریم
گر تو برانی به که روی آوریم
این چه زبان وین چه زبان را نیست
گفته و ناگفته پشیمانیست
دل ز کجا وین پر و بال از کجا
من که و تعظیم جلال از کجا
جان به چه دل راه درین بحر کرد
دل به چه گستاخی ازین چشمه خورد
در صفتت گنگ فرو ماندهایم
من عرف الله فرو خواندهایم
چون خجلیم از سخن خام خویش
هم تو بیامرز به انعام خویش
پیش تو گر بی سر و پای آمدیم
هم به امید تو خدای آمدیم
یارشو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چاره بیچارهگان
قافله شد واپسی ما ببین
ای کس ما بیکسی ما ببین
بر که پناهیم توئی بینظیر
در که گریزیم توئی دستگیر
جز در تو قبله نخواهیم ساخت
گر ننوازی تو که خواهد نواخت
دست چنین پیش که دارد که ما
زاری ازین بیش که دارد که ما
درگذر از جرم که خوانندهایم
چاره ما کن که پناهندهایم
ای شرف نام نظامی به تو
خواجگی اوست غلامی به تو
نزل تحیت به زبانش رسان
معرفت خویش به جانش رسان
ازل = همیشگی . زمانی که آن را آغازی نباشد.
ابد = آخر زمان . مقابل ازل
دور جنیبت = اسب یدک . مراد گردش افلاک است.
سفت = دوش
غاشیه = زین پوش اسب.
حلقه زن = کسی که حلقه بر در می کوبد.
تعظیم = بزرگ داشتن
دل = شهامت
سازنده = کارساز
بی سروپا = فرومایه
شد = رفت
واپسی ما = عقب افتادن ما
بر که پناهیم؟ = به که پناه ببریم.
دست پیش داشتن = دست دراز کردن
خواهنده = جویا
خواجگی = سروری
نزل = ارمغان
تحیت = درود
درود بانوی موسیقی و گل....چقدر راه درستی انتخاب کردی ....خود من این شعرها رو خونده بودم و ازیاد برده بودم که کار نظامی بزرگ است...سپاس
ممنون تیرداد گرامی.
برایم دعا کن!









اجابتش مهم نیست
نیاز من آرامشی است که بدانم به یاد منی...
چشم.
همیشه دعاگوی دوستان هستم.
چه آسان می شود از یادها رفت
خزان گشت و گل با بادها رفت
بهار از خاطر شمشادها رفت
ز یاد باغ بوی فرودین ها
هوای خرم خردادها رفت
ز یاد باغبانان رنگ گلزار
چو بوی نسترن با بادها رفت
تو گویی گل نه روئید و نه پژمرد
چه آسان می توان از یادها رفت
ja;v
خواهش می کنم.
سلام
کجایین؟؟؟
زیر سایه شما
از آن خوانند آرش را کمانگیر / که از ساری به مرو انداخت یک تیر
تو اندازی به جان من ز گوراب / همی هر ساعتی صد تیر پرتاب
تو را زیبد نه آرش را سواری / که صد فرسنگ بگذشتی زه ساری
فخرالدین اسعد گرگانی
فرا رسیدن جشن تیرگان رو به شما تبریک می گم
سپاس از لطفت.
درود بر شما فریناز جان خوشحالم که شمارو با یک وب جدید می بینم امیدوارم این وب شما هم مثل وب شاهنامتون فوق العاده باشه.
ممنون دوست گرامی.
جشن تیرگان رو تبریک میگم

ما مازنی ها به این جشن "تیرماه سیزده شو" میگیم!
که به معنی "جشن شب سیزدهم تیرماه " هست
علت این جابجایی بخاطر تغییر تقویمه که گاهشمار خیامی ماه هارو 31 روزه کرد ...
با یک پست جدید به روزم
ممنون.
اومدم.
من زندگی را دوست دارم ...
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم ...
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم ...
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم ...
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم ...
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم ...
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم ...
این چنین می گذرد روز و روزگار من ...
من روز را دوست دارم ...
ولی از روزگار می ترسم ...
«شادروان حسین پناهی »
سلام بر فریناز عزیزم
ممنون از همه محبتت
درود وبلاگ جدیدتان مبارک عنوان بسیار نیک و زیبنده ای دارد
شما را لینک کردم قابل دانستید لینک کنید موفق باشید در کار جدیدتون
سپاس.
من هم با افتخار لینکتون کردم.
ناراحت کنندس....
ما ایرانیا ب باخت خفیف راضی شدیم...
بله درسته.
خسته ام از راهی که تا اینجای زندگی آمدم
کاش
پنجره ای از آسمان باز شود و مرا با خود ببرد
گم می شوم





در شلوغی میدانی که دستانم را
کشیده ازدستانت
و
خیره در چشمانی که در چشم
تو نیست به خانه برمی گردم
تا خستگی ام
را لباس های توی کمد مچاله تر کند
و
تخت پر می شود از بوی نزدیکی...
دراز می کشم برای ساعت ها
که
سال ها
با تو فاصله دارد...
نمی توانم نامت را در دهانم





و ترا
در درونم
پنهان کنم
گل با بوی خود چه می کند؟
و گندم زار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی تو را در حرکات دستهایم،موسیقی صدایم
و توازن گام هایم
می بینند...
لّ ِ دنیــــــا را همــــــ کهـ داشتــهـ باشـــی..

باز همـــــ دلــــــــت میخواهد ،
بعضــــــــــی وقتهـــــــــــــا..
فقــــــــــــط بعضــیـ وقتهـــــــــــا..
اصـــــــــلا" برای ِ یک لحظـــــــــــه همـــــــ کهــ شده ،
همه ی دنیـــــــــــــــــای ِ یک "نفـــــــــــر" باشیــــــ
فرا رسیدن ماه میهمانی خدا بر فریناز عزیز گرامی باد





ممنون نیره جان.
تخته اول که الف نقش بست
بر در محجوبه احمد نشست
حلقه حی را کالف اقلیم داد
طوق ز دال و کمر از میم داد
لاجرم او یافت از آن میم و دال
دایره دولت و خط کمال
بود درین گنبد فیروزه خشت
تازه ترنجی زسرای بهشت
رسم ترنجست که در روزگار
پیش دهد میوه پس آرد بهار
کنت نبیا چو علم پیش برد
ختم نبوت به محمد سپرد
مه که نگین دان زبرجد شدست
خاتم او مهر محمد شدست
گوش جهان حلقه کش میم اوست
خود دو جهان حلقه تسلیم اوست
خواجه مساح و مسیحش غلام
آنت بشیر اینت مبشر به نام
امی گویا به زبان فصیح
از الف آدم و میم مسیح
همچو الف راست به عهد و وفا
اول و آخر شده بر انبیا
نقطه روشنتر پرگار کن
نکته پرگارترین سخن
از سخن او ادب آوازهای
وز کمر او فلک اندازهای
کبر جهان گرچه بسر بر نکرد
سر به جهان هم به جهان در نکرد
عصمتیان در حرمش پردگی
عصمت از او یافته پروردگی
تربتش از دیده جنایت ستان
غربتش از مکه جبایت ستان
خامشی او سخن دلفروز
دوستی او هنر عیب سوز
فتنه فرو کشتن ازو دلپذیر
فتنه شدن نیز برو ناگزیر
بر همه سر خیل و سر خیر بود
قطب گرانسنگ سبک سیر بود
شمع الهی ز دل افروخته
درس ازل تا ابد آموخته
چشمه خورشید که محتاج اوست
نیم هلال از شب معراج اوست
تخت نشین شب معراج بود
تخت نشان کمر و تاج بود
داده فراخی نفس تنگ را
نعل زده خنگ شب آهنگ را
از پی باز آمدنش پای بست
موکبیان سخن ابلق بدست
چون تک ابلق بتمامی رسید
غاشیه داری به نظامی رسید
سلام عزیزم










وای من این شعر نظامی رو جلوتر فرستاده بودم
اینم یه هدیه :
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
خوشحالم که این خونه هم کم کم داره پر بار تر میشه.
امیدوارم همواره بدرخشی.
فرا رسیدن ماه مبارک رو بهت تبریک می گم و التماس دعا دارم.
ممنون عزیزم.
درود.
ببخشید که خیلی وقت نتونستم بهتون سر بزنم. درگیر فوتبال و کارم بودم، زیاد نمیتونستم بیام نت.
از داوری بازی آرژانتین چی بگم. سرمون رو تو روز روشن برید. به همین راحتی.
امیدوارم آلمان قهرمان بشه.
در ضمن، من هم به نوبه خودم پیشاپیش فرارسیدن ماه رمضان رو به شما و خانواده گرامیتون شادباش میگم.
سپاس.
این دهان بستی دهانی باز شد تا خورندهء لقمههای راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان ز نان خالی کنی پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام؟ امتحان کن چند روزی در صیام
چند شبها خواب را گشتی اسیر؟ یک شبی بیدار شو دولت بگیر
سلام و درود به شما
فرارسیدن ماه مبارک رمضان ، ماه خودسازی و گنه سوزی برشماخجسته
دعای گوشه نشینان بلابگرداند
مارو دردعاهای خیرتان ازیادنبرید
همواره شادو باخداباشید[گل]
درود
من هم متقابلاً تبریک عرض می کنم.