پنج گنج

پنج گنج

مروری بر پنج گنج نظامی اثر شاعر بلند آوازه ایرانی.
پنج گنج

پنج گنج

مروری بر پنج گنج نظامی اثر شاعر بلند آوازه ایرانی.

در مناجات باری تعالی

ای همه هستی زتو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده

زیرنشین علمت کاینات
ما بتو قائم چو تو قائم بذات

هستی تو صورت پیوند نی
تو بکس و کس بتو مانند نی

آنچه تغیر نپذیرد توئی
وانکه نمردست و نمیرد توئی

ما همه فانی و بقا بس تراست
ملک تعالی و تقدس تراست

خاک به فرمان تو دارد سکون
قبه خضرا تو کنی بیستون

جز تو فلکرا خم چوگان که داد
دیک جسد را نمک جان که داد

چون قدمت بانک بر ابلق زند
جز تو که یارد که اناالحق زند

رفتی اگر نامدی آرام تو
طاقت عشق از کشش نام تو

تا کرمت راه جهان برگرفت
پشت زمین بار گران برگرفت

گرنه زپشت کرمت زاده بود
ناف زمین از شکم افتاده بود

عقد پرستش زتو گیرد نظام
جز بتو بر هست پرستش حرام

هر که نه گویای تو خاموش به
هر چه نه یاد تو فراموش به

ساقی شب دستکش جام تست
مرغ سحر دستخوش نام تست

پرده برانداز و برون آی فرد
گر منم آن پرده بهم در نورد

عجز فلک را به فلک وانمای
عقد جهانرا زجهان واگشای

نسخ کن این آیت ایام را
مسخ کن این صورت اجرام را

حرف زبانرا به قلم بازده
وام زمین را به عدم بازده

ظلمتیانرا بنه بی نور کن
جوهریانرا زعرض دور کن

کرسی شش گوشه بهم در شکن
منبر نه پایه بهم درفکن

حقه مه بر گل این مهره زن
سنگ زحل بر قدح زهره زن

دانه کن این عقد شب‌افروز را
پر بشکن مرغ شب و روز را

از زمی این پشته گل بر تراش
قالب یکخشت زمین گومباش

گرد شب از جبهت گردون بریز
جبهه بیفت اخبیه گو برمخیز

تا کی ازین راه نوروزگار
پرده‌ای از راه قدیمی بیار

طرح برانداز و برون کش برون
گردن چرخ از حرکات و سکون

آب بریز آتش بیداد را
زیرتر از خاک نشان باد را

دفتر افلاک شناسان بسوز
دیده خورشید پرستان بدوز

صفر کن این برج زطوق هلال
باز کن این پرده ز مشتی خیال

تا به تو اقرار خدائی دهند
بر عدم خویش گوائی دهند

غنچه کمر بسته که ما بنده‌ایم
گل همه تن جان که به تو زنده‌ایم

بی دیتست آنکه تو خونریزیش
بی بدلست آنکه تو آویزیش

منزل شب را تو دراز آوری
روز فرو رفته تو بازآوری

گرچه کنی قهر بسی را ز ما
روی شکایت نه کسی را ز ما

روشنی عقل به جان داده‌ای
چاشنی دل به زبان داده‌ای

چرخ روش قطب ثبات از تو یافت
باغ وجود آب حیات از تو یافت

غمزه نسرین نه ز باد صباست
کز اثر خاک تواش توتیاست

پرده سوسن که مصابیح تست
جمله زبان از پی تسبیح تست

بنده نظامی که یکی گوی تست
در دو جهان خاک سر کوی تست

خاطرش از معرفت آباد کن

گردنش از دام غم آزاد کن

 

 

ای = حرف ندا


علم = درفش


صورت پیوند = توالد و تناسل


تغیر = دگرگونی


بس = (قید) فقط . تنها


خاک = کره خاکی


قدم = قدیمی بودن


پرده = حجاب . واسطه حق و خلق


ابلق = سپید و سیاه


عقد = گردن بند


وام = قرض


زمی = مخفف زمین


جبهت = از منازل فلکی


اخبیه = از منازل فلکی


طوق = گردن بند


دیت = خون بها


عجز = ناتوانی


نسخ = از بین بردن


به قلم بازده = قلم کن . قطع کن


کرسی شش گوشه = عالم وجود


حقه = قوطی


آب بریز ...= آتش ستم را فرو نشاندن


افلاک شناسان = منجمان


صفر = خالی


بسی را زما = بسیاری از ما


روشنی عقل = حلاوت و شیرینی


چرخ = آسمان


غمزه = اشارت با چشم و ابرو


پرده سوسن = گلبرگهای سوسن


یکی گوی = معترف به یکتایی خدا





نظرات 17 + ارسال نظر
تیرداد یکشنبه 8 تیر 1393 ساعت 23:32

درودددددددددددددحلال کن اگه کم سر می زنم....پیروز باشی

ممنون که هستی.

سلام و درودبه شما
شعربسیارزیباییست این شعررو جناب دکتراصفهانی نیززیباخونده اند
تلاش شمادراین وادی ستودنیست
خداقوت

سپاس .

محسن پنج‌شنبه 5 تیر 1393 ساعت 22:58 http://www.aryanland1.blogfa.com

سلام خانم جلالی
من جایی شنیدم که حافظ و سعدی در اشعارشون از کلمه ایران استفاده نکردن ولی نظامی و فردوسی تا تونستن از این وازه استفاده کردن می خواستم بدونم نظامی توی کدوم از آثارش از کلمه ایران استفاده کرده؟

در هفت پیکر در سرگذشت بهرام گور:

همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد
مینگیز فتنه میفروز کین
خرابی میاور در ایران زمین
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج
مکن ناسپاسی در آن مال و گنج

نیره پنج‌شنبه 5 تیر 1393 ساعت 20:43 http://naseri-n.blogfa.com

فریناز عزیزم

یه کم نظر گذاشتن تو وبت سخنه دیر تایید میشه

منو ببخش. کمی مشکل اینترنت دارم و نمیتونم زیاد تو وب باشم.
اما امیدوارم درست بشه.

نیره پنج‌شنبه 5 تیر 1393 ساعت 20:41 http://naseri-n.blogfa.com

آواز می خوانند.
دریا دلان را، وحشتی از خشمِ طوفان نیست.
بی واهمه از کف به لب آوردن گرداب ها
بر آب
پاروزنان، آواز می خوانند.

دریادلان، چون شیر می مانند
در قلب آنان وحشتی از ظلمت و باران و بوران
نیست
پاروزنان، آواز می خوانند.
امواج، در دریا
چون بردگان، در کشتی دزدان دریایی
به هم
زنجیر می گردند.
از شدت درد جگر سوزی، تو گویی باد
هر لحظه در فریاد می آید.
شاید که در فریاد می آیند
ارواحِ سرگردانِ آنانی که در اعماق دریا، دفن گردیدند.
اعماق دریا، مدفن دریانوردانی است
که نام پرآوازهٔ آنان، هنوز ای دوست!
در قلب ناپاک دزدان دریایی،
وحشت می اندازد.

بی واهمه از کوسه ماهی ها که در تعقیب شان هستند
دریادلان، با خنده ای شیرین به لب ها
همچنان با هم،
پاروزنان، آواز می خوانند.

خیلی زیباست

میلاد پنج‌شنبه 5 تیر 1393 ساعت 15:51 http://m71empire.blogfa.com

سلام
تارنمای جالب و آرومیه (به لحاظ طراحی)
اما اولین سوالی که ذهنمو مشغول کرد این بود که چرا جناب نظامی گنجوی!؟

من همیشه عاشق پنج گنج نظامی بودم.

نیره پنج‌شنبه 5 تیر 1393 ساعت 11:26 http://naseri-n.blogfa.com

سلام
حیف کاخ آرزوهایمان برباد رفت
برنگشته نام ما از یاد رفت

بله عزیزم.
خیلی حیف شد.

سورنا چهارشنبه 4 تیر 1393 ساعت 16:32 http://sourenajon.blogfa.com/http://

سلام فریناز
دعاکن امشب بریم بالا...

دعا کردم اما بازی را بد تمام کردن.

7holy سه‌شنبه 3 تیر 1393 ساعت 16:13 http://www.timaresatani.blogfa.com

hes miknam emsal omidi b esteghlal ni ..

بلا به دور

نیره دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 11:24 http://naseri-n.blogfa.com

ای همه هستی زتو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
زیرنشین علمت کاینات
ما بتو قائم چو تو قائم بذات
هستی تو صورت پیوند نی
تو بکس و کس بتو مانند نی
آنچه تغیر نپذیرد توئی
وانکه نمردست و نمیرد توئی
ما همه فانی و بقا بس تراست
ملک تعالی و تقدس تراست
خاک به فرمان تو دارد سکون
قبه خضرا تو کنی بیستون
جز تو فلکرا خم چوگان که داد
دیک جسد را نمک جان که داد
چون قدمت بانک بر ابلق زند
جز تو که یارد که اناالحق زند
رفتی اگر نامدی آرام تو
طاقت عشق از کشش نام تو
تا کرمت راه جهان برگرفت
پشت زمین بار گران برگرفت
گرنه زپشت کرمت زاده بود
ناف زمین از شکم افتاده بود
عقد پرستش زتو گیرد نظام
جز بتو بر هست پرستش حرام
هر که نه گویای تو خاموش به
هر چه نه یاد تو فراموش به
ساقی شب دستکش جام تست
مرغ سحر دستخوش نام تست
پرده برانداز و برون آی فرد
گر منم آن پرده بهم در نورد
عجز فلک را به فلک وانمای
عقد جهانرا زجهان واگشای
نسخ کن این آیت ایام را
مسخ کن این صورت اجرام را
حرف زبانرا به قلم بازده
وام زمین را به عدم بازده
ظلمتیانرا بنه بی نور کن
جوهریانرا زعرض دور کن
کرسی شش گوشه بهم در شکن
منبر نه پایه بهم درفکن
حقه مه بر گل این مهره زن
سنگ زحل بر قدح زهره زن
دانه کن این عقد شب‌افروز را
پر بشکن مرغ شب و روز را
از زمی این پشته گل بر تراش
قالب یکخشت زمین گومباش
گرد شب از جبهت گردون بریز
جبهه بیفت اخبیه گو برمخیز
تا کی ازین راه نوروزگار
پرده‌ای از راه قدیمی بیار
طرح برانداز و برون کش برون
گردن چرخ از حرکات و سکون
آب بریز آتش بیداد را
زیرتر از خاک نشان باد را
دفتر افلاک شناسان بسوز
دیده خورشید پرستان بدوز
صفر کن این برج زطوق هلال
باز کن این پرده ز مشتی خیال
تا به تو اقرار خدائی دهند
بر عدم خویش گوائی دهند
غنچه کمر بسته که ما بنده‌ایم
گل همه تن جان که به تو زنده‌ایم
بی دیتست آنکه تو خونریزیش
بی بدلست آنکه تو آویزیش
منزل شب را تو دراز آوری
روز فرو رفته تو بازآوری
گرچه کنی قهر بسی را ز ما
روی شکایت نه کسی را ز ما
روشنی عقل به جان داده‌ای
چاشنی دل به زبان داده‌ای
چرخ روش قطب ثبات از تو یافت
باغ وجود آب حیات از تو یافت
غمزه نسرین نه ز باد صباست
کز اثر خاک تواش توتیاست
پرده سوسن که مصابیح تست
جمله زبان از پی تسبیح تست
بنده نظامی که یکی گوی تست
در دو جهان خاک سر کوی تست
خاطرش از معرفت آباد کن
گردنش از دام غم آزاد کن

نظامی

تیرداد دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 10:05

درود سحرخیز:بله اوضاع برای ایران بسیار حساسه چون در خاور ایران هم تحرکهای بدی در جریان است

بله کاملا درسته.

تیرداد دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 01:19 http://tirdadansari.blogfa.com/

درود بر بانوی موسیقی و گل.خدا قوت چه شعر خوبی انتخاب کردی خوش سلیقه........خوبه که هستی باشی الهی

سپاس از لطف و همراهیت.

نیره یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 20:35 http://naseri-n.blogfa.com

من با تو کاملم
من با تو رازی روشن
من با تو نام هستی ام ای دوست
ای یار مهربانی و تنهایی
من با تو روشنان را
فریاد می کنم
از عمق ظلمت شب یلدایی
و کهکشانی اینک در چشم های تو
ای دوست ای یگانه ترین یار
من
با تو کاملم
راز روای رودم
گرم سرودم ای دوست
من راز چشمه ها را میدانم
من راز رودها را می دانم
و راز دریاها را
من در تمام هستی جاری شدم
و راز چشمه ها را با رود باز گفتم
و راز رودها را با دریا
فریاد لاله بودم در قلب سخت سنگ
نجوای رویش بودم در بطن سرد خاک
من سنگ را شکافتم و لاله وش شکفتم
من خاک را دریدم و سرسبز روییدم
گلسنگ را پرنده آوازخوان شدم
و با خیال آب
یک سینه راز گفتم
و در تمام شب
با نای خونین
خواندم
من با تو کاملم

م-فرهمند یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 14:15 http://2500aryaie.blogfa.com

سلام و درود.
چه جالب من تا حالا نمیدونستم که این شعر مال " نظامی " است !!!!!!
بخصوص وقتی با اجرای خواننده خوب کشورمون " محمد اصفهانی " که وقتی داشتم این شعر میخوندم ؛ با صدا و ریتم و ملودی اون خواننده میخوندم و تداعی خاطرات.
هرچند که با یکبار خوندن ممکن معانی متوجه نشوی ؛ ولی با تکرار مجدد و با توجه به معانی لغات ؛ بهتر میفهمی و درک میکنی.
در هر صورت سپاس فراوان از زحماتتون

ممنون از توجهتون .

آرتیاس جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 21:00

درود بر شما
من هم مثل شما عاشق رنگ ابی هستم

استقلال سرور پرسپولیسه

نیره جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 19:51 http://naseri-n.blogfa.com

درود بر فریناز گرامی ام

من خداوندگار فردایم
رنگ و بوی بهار زیبایم
باش! تا چشم خلق بگشایم
شور مستیِّ خویش بنمایم

عشق، هنگامهٔ جهان من است
کار، پروردگار هستی من
آرزو، جلوه‌گاه جان من است
شعر، آیینه‌دار مستی من

صبح فردا که نورِ چشمِ جهان
زندگی را پُر آفتاب کند
باز گردد جهان دوباره جوان
همه‌جا را پُر انقلاب کند

هرچه بینی در آن، مرا بینی
اثر عشق و آرزوی مرا
پیشتاز زمان مرا بینی
ذوق پُر شورِ جست‌و‌جوی مرا

خیره سوزد چراغ مه به فضا
پیش خورشیدِ زندگانیِ من
گرم و پُر‌شور و آرزو‌افزا:
قلب من، عشق من، جوانی من

سپاس نیره عزیزم.

سکوت منتظر... جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 15:22 http://kiarash53.blogfa.com

درود به دوست ارجمند من
فریناز گرامی:
سروده ی خوبی بود از زنده یاد نظامی گنجوی.
تنها یک نکته را با پروانه از شما خواستم درباره ی واژه ی "پرچم" یادآوری کنم.
واژه ی "پرچم" با اینکه از دو واک (حرف) "پ" و "چ" پارسی در آن استفاده شده اما ریشه ی این واژه پارسی نیست و درفش واژه ای درست تر است.
پرچم واژه ای است ترکی اُیغوری (شاخه ای از زبان مغولی) که بمعنای "دُم گاو" است.
گروهی از تُرکتازان زرد ها یا همان مغولان،درفشی در دست داشتند که در آن درفش سه گوش نگاره ی "دُم گاو" در آن پیدا بود که به آن "پرچم" می گفتند.پسینترها این واژه در میان ما روایی پیدا کرد و به درفش "پرچم" هم می گفتیم...53
با سپاس از شما دوست عزیز من.
مهر و ماه همراه همیشگی شما...53

ممنون از نظرات خوب و سازنده شما.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.